شعر گل مریم!
دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۲۲ ب.ظ
گل مریم!
هقهق قُمری شب
سحر سدّ اشکی که به چشمم خواندی میشکند
آب میجوشد
صدای قطره قطره بیصدا آمدنش میآید
حضرت اشک تویی؟
چه خبر حال شما؟
دلمان تنگ تو بود
بخدا این همه سال!
راه گم کردهای حتماً!
ورنه این صحرای بی رونق کجا و ریزش اشک کجا؟
گل مریم!
بیا!
اشک امشب اینجاست
شده مهمان دلم
شب نشینی داریم
تا دم صبح قرار است که پرحرفی کنیم
من و تو شانه به شانه
روبروی اشک
گونهها را تر کنیم
تا دلی خالی شود!
۹۸/۰۳/۰۶